بدون عنوان اینجا مامانی سبزی گرفته بود و تو هم کمک میکردی ... ... نویسنده : عمه سمیرا 11:39 7 تير 1391 92 0 0 ادامه مطلب
بدون عنوان وای آب دهنش و تپلوی من ... چقده اینجا ناز شدییییییییییی ... نویسنده : عمه سمیرا 11:34 7 تير 1391 86 0 0 ادامه مطلب
فدایه اون چشمایه خوابالوت ... سانیار من در حال خواب و بیداری با خوردن گوجه سبز ... نویسنده : عمه سمیرا 11:32 7 تير 1391 130 0 0 ادامه مطلب
دونه دونه ... گل نازم دونه دونه بخور همه اش ماله توئه ... ... نویسنده : عمه سمیرا 11:30 7 تير 1391 123 0 0 ادامه مطلب
چقده خوشمل بودی اینجا عزیزم وقتی رفته بودم پدر خوب این عکس و ازت گرفتیم ... نویسنده : عمه سمیرا 11:29 7 تير 1391 94 0 0 ادامه مطلب
سانیار من در فکر عزیز دلم دیروز تو فکر بود ... ناقلا به چی فک میکنی با این سرویس مرواریدی که انداختی ... ای بابا انگشترت و چرا قایم کردی جوجو کوچولوی من ... مهربونم این سرویس مروارید و دختر عمه شیوا برات هدیه گرفته میخواست . دستش درد نکنه خیلی نانازه ... نویسنده : عمه سمیرا 14:17 2 خرداد 1391 163 0 1 ادامه مطلب