سانیارسانیار، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

سانیار عشق عمه اش

مي بيني چقده كوچولو بودي ...

1391/7/18 12:01
نویسنده : عمه سمیرا
379 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز دلم عمه ايي امروز ميخواد عكسهاي روزي كه به دنيا اومدي و برات بزاره .. ميدوننم خيلي ديره داره اين كار و انجام ميده ولي با ديدنشون دلم قنج ميره ...

ببين چه خوشمل بودي مثه الانت ... اين موقعي هست كه تازه يه روز هم نشده كه به دنيا اومدي و كنار مامانت رو يه تخت كوچولو خوابيدي ... راستش و بگو خواب چي مي بيني ؟؟؟؟

اي جان دلم ... اينجا رو ببين ... فك كنم خيلي خسته اي خوب از يه راه دراز اومدي ...  قلب

ناز خودم اينجا ديگه تو رو آوردن خونه و بابا سجاد برات تو خونه بابا علي جشن گرفته و همه رو دعوت كرده ببين كيكت چه خوشمله ... قرار بود اسم قشنگت و به همه اعلام كنن ... اون گوشواره ها رو نگاه عمو ميلاد برات گرفته ...

واي پاهاش و ببين ..

 الان ديگه با اين پاهاي كوچولوت راه ميري .. تند تند حرف ميزني .. البته خوب خيلي كلمات و نادرست ميگي ولي خوب همه اشون براي ما شيرينه گل نازم ...

ميدوني عمه ايي عاشقته ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زینب(عمه آرتمیس)
18 مهر 91 13:07
سلام سمیرا جون,برادرزاده نازی دارین.
منم عمه دوتاگل دخترنازم.بااجازه لینکتون کردم.خوشحال میشم به ماسربزنید


سلام مهربونم
اي جانم انشاا.. زنده باشن ...
به روي چشم .. سانيار جان هم شما رو لينك ميكنه ...
عمه اریسا کوشمولو
12 آبان 91 9:03
عزیزم ماشالله


فدات عزيزكم
عمه اریسا کوشمولو
19 آبان 91 21:17
عزیزدلم ماشالله


مرسي مهربونم